محرم 92
تا کرب و بلا هست ، زمین را عشق است آه دل همواره غمین را عشق است هر چند که هیچ است همه ارزش ما مجنون حسینیم ، همین را عشق است هردم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله ، یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است ، این زن صدایش آشناست ، ای وای بر من زینب است..! حسین یعنی زیبایی، مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد. دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟ / چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟ / بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟ / شرمنده زلعل لب عطشان حسین است دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش / یعنی ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
2:31
مرسانا گلی بعد از جشن تولدش
پاهای دختر کوچولومون چقدر ناز و کوچولوس اینم از دختر با حجابم وقتی دخترم دلتنگ میشه میاد مغازه بابایی ! اینم هدیه ناقابل بابایی برای تولد دخترم مرسانا جون امروز با مامان لیلا اومدیم کنار دریا خانوم کوچولی نوازنده من پارک لاله فریدونکنار صبح پاییزی با مامان لیلا شما نظر بدید در مورد این وروجک طی بدست !!! اینم از مرسانا جون ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
1:00
بدون عنوان
اینم میز پذیرای مهمانهای ناز دخترم سالاد فصل-سالاد الویه-میوه -شیرنی -شکلات-پاپکورن-اسمارتیزهای رنگی و ترایفل های رنگی که بچه رو کلی خوشحال کرد.نوش جونتون ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
10:21
بدون عنوان
کدامین هدیه را به قلب مهربانت تقدیم کنیم که خود گنجینه ی زیبایی های عالمی؟ ای شیرینی لطیف ترین سرود طبیعت، چگونه خدا را برای چنین بخشش رنگینی شکر گوییم؟ فرشته ی من تولدت مبارک گاه یک سنجاقک به تو دل می بندد و تو هر روز سحر می نشینی لب حوض تا بیاید از راه از خم پیچک نیلوفرها روی موهای سرت بنشیند یا که از قطره آب کف دستت بخورد گاه یک سنجاقک همه معنی یک زندگی است . تولدت مبارک … سنجاقک زیبای من *** * * * * * * * * ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانه ی آوردن هر بهانه دیوانه ی مهربانی تؤام…. ای بهترین چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر شد که دن...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
10:14
بازگشت مرسانا خانم از شهرکرد
بالاخره بعد از یک ماه دختر مون از شهرکرد با مامان لیلا و پدر بزرگ برگشت خونه کلی عروسی رفت و تفریح کرد باباشم کلاسکه اش رو حسابی شست و آماده کرد براش دختر شیطونم نیامده میره سراغ وسایل تو خونه تا باهاشون بازی کنه اینم عروسک همیشه خندون ما چی می خوای دختر گل ما ها بابا !؟؟؟؟؟ مرسانا خانم تو مجتمع پرشیا بازی می کنه و ول کن ما هم نیست اینم از دختر نازمون کنار دریا ..... ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
16:05
ده ماهگی فرشته ما
مرسانا امروز ده ماهه شده ده ماهگیت مبارک خوشکل ما دیگه راه افتاده و همیشه تو خونه پیاده روی میکنه اینجا خونه مامان بزرگه مرسانا تا رسید خونه مامان بزرگ میره سراغ پشتی ها تا بهش میگی مرسانا کجا میری با تعجب نگاه میکنه . نازدونه من چند روز گوشهاش رو سوراخ کردیم خیلی گریه کرد اینم بادمجون دلمه ای که بابا سهراب از باغش برای مرسانا آورده بود . دخترم همیشه یاور من و مامانشه اینم هدیه بابا به دختر خوشکلش یه استخر بادی اینم تشکر و خوشحالی مرسانا خانم ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
17:16
اولین ماه رمضان مرسانا جان
دخترمون تو ماه رمضان خیلی شیطون شده حالا یاد گرفته وایسه رو پاهاش و یک قدم راه بره بالشت بالایی هم یادگار مادربزرگه مامان لیلا هست که مرسانا خیلی دوستش داره مر سانا خانم خیلی دوست داره بره تو حیاط و باغچه بازی کنه مخصوصا آب بازی اینم مرسانا خانم تو پارک لاله فریدون کنار وقتی عزیزمون می خوابه مثل فرشته هاست بوس بوس بوس وقتی دخترم هوس میکنه پیپ بکشه و دست به وسایل بابا بزنه ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
14:14
مرسانا خانم و آغاز اولین تابستان
مرسانا خانم رفته تو پشه بند تا اینکه پشه ها نیشش نزنند دختر گلم مرسانا چقدر با تعجب دختر گلم نگاه به دونه های ماسه میندازه !!! اولین بار حضور دختر گلم مرسانا و تجربه ماسه های کنار دریا مرسانا و دخترعمه نازش آوین جون ! ...
نویسنده :
لیلا و مرتضی
20:24