مرسانا = هدیه خداوند مرسانا = هدیه خداوند ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

مرسانا گلی

عالی عالی

مرسانا عشق بابا

اینم عکسهای سفارشی که از دخترم گرفتم و تقدیم به همه شما عزیزان  وقتی آماده می شیم که بریم مغازه پیش بابای رو تخت می خوابونمت کلی خوشحال می شی در حیاط رو می بندی و لبخندی میرنی که مامان کیف می کنه   فدای غذا خوردنت بشم عاشق چای هستی دست هر کی استکان چای ببینی بی قرار می شوی بعد از گرفتن نون از دستت کلی بهت بر می خوره و گریه می کنی کلا خیلی خوش خوراکی نوش جونت وروجک ما وقتی رو مبل نشسته . ...
1 خرداد 1392

مرسانا خانم

دختر گل ما یواش یواش شیطون داره میشه دائم به یخچال و گلدون و وسایل اطرافش دست میزنه و همش باید مامان لیلا مواظبش باشه مرسانا عشق بابا و مامان دخترمون چه زیبا با عروسکاش بازی میکنه وقتی مامان لیلا حال نداشته باشه مرسانا دست به کار میشه غذا درست کنه برامون دندونای مرسانا حسابی اذیتش میکنه کوچولوی ما رو وقتی مرسانا خانم روی سفره میشنه و دست به نون میشه ! نوش جان اینم مامان لیلا و مرسانا که هر روز ظهرا میان مغازه بابا پدر بزرگ چقدر نوه هاش رو دوست داره و همچنین مادر بزرگ شهربانو هر دوتا شون خیلی خوبن   مرسانای عزیز     ...
1 خرداد 1392

مرسانا خانم بعد از تعطیلات عید 92

دختر گلمون مرسانا خیلی مارو تو اتوبوس اذیت کرد به نحوی که همه رو عاصی کرده بود . دخترمون از همه فامیل ها خوبش تو شهرکرد عیدی گرفت و خیلی خوش گذشت اینم بره چی ما ! چشمه ماری در نزدیکی روستای شمس آباد قرار همیشگی فامیل برای ایام خوش تعطیلات  تصویری از شهرکرد مرسانا گلی بازم مرسانا گلی مرسانا خانم و آیناز خانم تو چادر نزدیکی چشمه ماری . جوجه ما وقتی که می خواهد شیطون بشه ؟ تصاویری بی نظیر از طبیعت چهارمحال و بختیاری ارتفاعات  جهان بین که با علی آقا و با دمپایی رفتیم اون بالا بالاها خاطرات خوب و خوشی از مسافرت عید 1392 داشتیم که جای همه شما دوستان و فامیل م...
28 فروردين 1392

بهمن ماه 91

مرسانا جون چند روز یاد گرفته بچرخه دوره خودش  اینم عروسکم اینم از ده روزگی دخترمون اینم از آوین کوچولو دختر عمه مرسانا جون که وقتی میاد اولین کاری که میکنه میر سراغ گهواره مرسانا و دست و پاش رو بگیره. مرسانا فرشته ماهی ما  عزیزم وقتی می خوابه دوست داره تاریک باشه خوشکلم وقتی ذوق میکنه ! مرسانا آماده اس بره بیرون  غروب زیبای پرواز قو های زیبا (جای شما خالی) ...
22 بهمن 1391

اولین واکسن مرسانا و دیدار قوهای وحشی

امروز 13 دی ماه مرسانای عزیزم واکسن پایان 2 ماهگی رو زد دخترم خیلی گریه کرد ولی ماشالله برای خودش خانم شده خانمی خیلی بی حاله      اینم کاود تولد مرسانا جون از طرف دائی جون نصیر ! فدات بشم دورت بگردم مامانی اینقدر به مهمونی رفتن حساسی بزور نشوندیمت روی مبل ! اگه میدونستیم اینقدر با پستونک آروم میشی زودتر برات می خریدیم بابا جون قیافت چه بامزه اس با پستونک  .   تولد عمو مهدی و مامان بزرگ در یک روز  مبارک باشه اینم کادوی مرسانا به عمو جونش و مامان بزرگش مرسانا جون لباس پوشیده بره تولد عمو و مامان جونش ...
22 دی 1391

چهار ماهگی جنین

امروز ٨ خرداد ٩١ جنسیت جنین مشخص شد دختر کوچولوی مامانی با ضربان قلب ١٥٠ همچنان وارونه امروز مرسانا جون ١٦ هفته و چهار روزش شد. با قد ٢٢سانتیمتر و وزن ١٥٩ گرم و امروز مرسانا انگشت شصتش رو به علامت پیروزی نشون مامان لیلا داد. و با یک ژست دیگه مشتش رو زیر چونش گذاشت خیلی با نمک بود. مامان لیلا فداش بشه.
19 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مرسانا گلی می باشد