مرسانا = هدیه خداوند مرسانا = هدیه خداوند ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

مرسانا گلی

عالی عالی

اولین تابستان کوچولوی ما

مرسانا جون در اولین تابستان زندگی زیباش  دختر گل ما آمده به زمین کشاورزی پدر بزرگ چقدر زیبا اولین تجربه زندگی دختر گلم از بهترین برنج دنیا همیشه خندان و شاد باشی دختر گل من  کوچولوی ما به چی فکر می کنی دختر گلم چه زیباست طبیعت زیبا و برنج فریدون کنار همیشه برای تماشای تلویزیون و شیطنت های کودکانه میای اینجا مخفی می شی عزیزم این روز روزی بود که عزیزم شیر خوردن رو ترک کرد با مامانی رفته بودیم به باغ رز  وروجک چقدر دکمه شاسی منشی رو زدی و این بیچاره ها رو سر کار گذاشتی بابا  اینم عکس با آوین جون ای شیطونا  عزیز مامان و بابا چقدر از فعالیت خسته شدی&n...
26 مرداد 1393

بهار 93 قسمت دوم سفر مرسانا گلی

دختر کوچولوی ما  مرسانا خانم در زمین های کشاورزی دخترم با این عینک دودیش  مرسانا جون  روستای زیبای ماسوله و مرسانا خانم که آمده به اینجا    وقتی کوچولوی ما در حال جستجو در روستای ماسوله هست  یکی از زیبا ترین نقاطی که خانواده ما در طول زندگیشون رفتند همین جا بوده واقعا جاتون خالی  روستای ماسوله  مرسانا خانم در اطلاق کوچولوی که ما اجاره کرده بودبم  دوچرخه قشنگت  روستای ماسوله و دختر کوچولوی ما وقتی رسیده بودیم خیلی خسته بود  کوچولوی ما باید خیلی مراقب این کوچه های شیب دار باشه   ...
21 خرداد 1393

مرسانا خانم بهار 93

شیراز بهار سال 1393 مرسانا کوچولو با خانواده اومده مسافرت فداش بشم دختر گلم . دختر اولین بار آمده حافظ و شیراز  ا عزیزم مرسانا جان  کوچولوی بابا کنار دریا  چقدر خنده های کوچولوی ما زیباست . مرسانا جون تو حیاط خونه . پارک لاله فریدون کنار مرسانا خانم  وقتی دخترم با لب تاپ کار می کنه و می خواهد از وبلاگش دیدن کنه  دخترمون همیشه دوست داره از مبل و صندلی ها بالا بره عزیزم کوهنورده  عکسهای تو راه شیراز بوشهر  دختر کوچولوی ما در قلعه چالشتر  بابایی رفتی بالای گاری و به ما می خندی  اینم...
16 ارديبهشت 1393

مبعث رسول اکرم

مرسانا خانم برای دومین در کنار قوهای وحشی به همراه بابا دختر نازم در کنار ماهیگیرای عزیز صبح روز مبعث رسول  این نرگس شیرازی تو حیاط ما وقتی بوش می کنی احساس خیلی خوبی داری . اینم از بابا مرتضی که همیشه در پی جمع و جور کردن وبلاگ دختر کوچولوشه  اینم از خانوم کوچولو که بردیمش پالم برای تفریح وای که چقدر شیطونی بابا  ...
29 دی 1392

محرم 92

تا کرب و بلا هست ، زمین را عشق است آه دل همواره غمین را عشق است هر چند که هیچ است همه ارزش ما مجنون حسینیم ، همین را عشق است هردم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله ، یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است ، این زن صدایش آشناست ، ای وای بر من زینب است..! حسین یعنی زیبایی، مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد. دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟ / چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟ / بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟ / شرمنده زلعل لب عطشان حسین است دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش / یعنی ...
25 آبان 1392

مرسانا گلی بعد از جشن تولدش

پاهای دختر کوچولومون چقدر ناز و کوچولوس  اینم از دختر با حجابم  وقتی دخترم دلتنگ میشه میاد مغازه بابایی ! اینم هدیه ناقابل بابایی برای تولد دخترم مرسانا جون امروز با مامان لیلا اومدیم کنار دریا  خانوم کوچولی نوازنده من  پارک لاله فریدونکنار صبح پاییزی با مامان لیلا  شما نظر بدید در مورد این وروجک طی بدست !!! اینم از مرسانا جون  ...
25 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مرسانا گلی می باشد